دیگرسو جاییست که وقتی وارد رحم میشویم روح ما ازآنجا میآید و وقتی میمیریم به آنجا میرویم. آنجا کاملاً واقعیست و بسیار فراتر از حد تصور زمینی ما. روح ما آنجا را به یاد دارد و از زمانی که آنجا را ترک میکنیم تا لحظهای که به آنجا برمیگردیم برای آن دلتنگ است.
دیگرسو جایی بسیار بسیار دور یا فراتر از ماه و ستارگان نیست. بعد دیگریست که ماورای ابعاد وجودی ما و در واقع همینجاست، با این تفاوت که یک متر بالاتر از سطح زمین است. فرکانس ارتعاش آن خیلی بیشتر از فرکانس ماست و همین باعث میشود آن را مشاهده نکنیم.
نقشهی آن درست همان نقشهی زمین است با این تفاوت که چون هیچ فرسایش و آلودگیای در دیگرسو وجود ندارد چشماندازش تصویر هزاران سال قبل زمین است، وقتی که آبها به رنگ آبی خالص و پاک و کوهها و سواحل کاملاً بیعیب و نقص بودند. در دیگرسو آتلانتیس و لیموریا (قارههای گمشده زمین) همچنان وجود دارند. شاهکارهای بزرگ معماری و هنری دنیا حتی اگر مدتها قبل در سیارهی ما از بین رفته باشند نیز در آنجا وجود دارند.
ما روی زمین در بند قوانین زمان، فضا و فیزیک هستیم درحالی که ساکنین دیگرسو با خوشحالی بدون آن قوانین زندگی میکنند و در عوض از قوانین جامعی مثل بینهایت و ابدیت بهره میبرند. عمر ما در مقایسه با دیگرسو مثل یک چشم برهم زدن است. نزدیک به شش میلیارد روح منزلگاه، در میان کلماتشان چیزی به معنی شلوغی ندارند، زیرا قوانین فیزیکی در مورد آنها صدق نمیکند، صدها نفر از آنها به راحتی در یک ماشین جا میگیرند.
همهی ارواح در دیگرسو سی ساله هستند و این که هنگام مرگ چند ساله بودهاند تأثیری در سنشان ندارد. البته آنها میتوانند وقتی که به دیدن ما میآیند ظاهر زمینی خود را حفظ کنند تا مطمئن شوند آنها را میشناسیم. اما در دیگرسو میتوانند ویژگیهای ظاهری خود را از قد و وزن گرفته تا رنگ مو انتخاب کنند و یا هر زمان که دوست داشتند هریک از آن صفات را تغییر دهند.
ارواح دیگرسو دائماً مشغول فعالیت هستند، مشغول مطالعه، کار، جستوجو و لذت بردن از میهمانیها، کنسرتها و رقص و رویدادهای ورزشی. آنها حتی روی معالجهی بیماریهای زمینی کار میکنند تا راه درمان آنها را با استفاده از تلهپاتی به پزشکان و دانشمندان زمینی انتقال دهند و آنها بتوانند روشهای معالجه را کشف کنند. تلهپاتی در واقع رایجترین راه برقراری ارتباط در دنیای ارواح است. در آنجا با زبانهای مختلفی به صورت روان صحبت میکنند ولی زبان رایج آن دنیا، آرامایی فصیح و بلیغ است که از سوریهی باستان منشأ گرفته و عیسی و حواریونش به لهجهای از آن صحبت میکردند.
همهی ارواح در دیگرسو به تمام اطلاعات دسترسی دارند، از تمام جزئیات طرحهای زندگی اشخاصی که تا به حال تجسم یافتهاند تا اسناد مقدس آکاشایی آگاهند.
برای تکمیل مزایای دیگرسو باید گفت آنجا هیچ چیز منفیای وجود ندارد. هیچگونه حمله یا خشونت، هیچگونه نفسپرستی یا شهوت، حسادت یا غرور و پیشداوری در کار نیست. این چیزها را خدا خلق نکرده است بلکه ساختهی دست خود بشر است و ظاهراً همین چیزها باعث میشود که منزلگاه خود را در دیگرسو گاهگاهی ترک کنیم و به خاطر چیزی که با خوشحالی آن را زندگی مینامیم به روی زمین بیاییم.
کسانی هستند که معتقدند تجسم دوباره ما را به خدا نزدیکتر میکند. من کاملاً با این موضوع مخالفم زیرا خدا ما را خلق کرده است و ما از او هستیم، درست همانطور که او از ماست. ما برای رشد و آموزش روحمان سفرهای کوتاهی به خارج از دیگرسو میکنیم. این کار به اصرار خود ماست.
برگرفته از کتاب پدیدههای متافیزیکی – نوشتهی سیلویا براون – ترجمهی سید مجتبی مرتضوی
- ۹۸/۰۳/۱۵